بسم الله الرحمن الرحیم
إنّا أعطیناك الكوثر ،فصلّ لربّك و أنحر، إنّ شانئك هو الأبتر
بیماری فاطمه (علیها السلام)
سرانجام فاطمه بر اثر شدت ضربات و لطماتی که به او بر اثر هجوم به خانهاشو وقایع پس از آن وارد گشته بود، بیمار گشت و در بستر بیماری افتاد. گاه به زحمت ازبستر برمیخاست و کارهای خانه را انجام میداد و گاه به سختی و با همراهی اطفال کوچکش،خود را کنار تربت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرساند و یا کنار مزار حمزهعموی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگر شهدای احد حاضر میگشت و غم و اندوهخود را بازگو مینمود.
در همین ایام بود که روزی ن مهاجر و انصار که از بیماری او آگاهی یافتهبودند، جهت عیادت به دیدارش آمدند. فاطمه (علیها السلام) در این دیدار بار دیگر اعتراضو نیتی خویش را از اقدام گروهی که خلافت را به ناحق از آن خویش نموده بودند، اعلامنمود و از آنان و عدهای که در مقابل آن سکوت نموده بودند، به علت عدم انجام وظیفهالهی و نادیده گرفتن فرمان نبوی درباره وصایت امام علی (علیه السلام) انتقاد کرد ونسبت به عواقب این اقدام و خروج اسلام از مجرای صحیح خود به آنان هشدار داد. همچنینبرکاتی را که در اثر عمل به تکلیف الهی و اطاعت از جانشین پیامبر (صلی الله علیه وآله و سلم) از جانب خداوند بر آنان نائل خواهد شد، خاطر نشان نمود.
در چنین روزهایی بود که ابابکر و عمر به عیادت حضرت آمدند. هر چند در ابتدافاطمه (علیها السلام) از آنان رویگردان بود و به آنان اذن عیادت نمیداد، اما سرانجامآنان بر بستر فاطمه (علیها السلام) حاضر گشتند. فاطمه (علیها السلام) در این هنگام،این کلام پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را که فرموده بود: "هر کس فاطمهرا به غصب در آورد من را آزرده و هر که او را راضی نماید مرا راضی نموده"، بهآنان یادآوری نمود. ابابکر و عمر نیز صدق این کلام و انتساب آن به پیامبر (صلی اللهعلیه و آله و سلم) را تأیید نمودند. سرانجام فاطمه (علیها السلام)، خدا و ملائکه راشاهد گرفت فرمود: "شما من را به غضب آوردید و هرگز من را راضی ننمودید؛ در نزدپیامبر، شکایت شما دو نفر را خواهم نمود."
وصیت
در ایام بیماری، فاطمه (علیها السلام) روزیامام علی (علیه السلام) را فراخواند و آن حضرت را وصی خویش قرار داد و به آن حضرت وصیتنمود که پس از وفاتش، فاطمه (علیها السلام) را شبانه غسل دهد و شبانه کفن نماید و شبانهدفن کند و احدی از کسانی که در حق او ستم روا داشتهاند، در مراسم تدفین و نماز خواندنبر جنازه او حاضر نباشند
شهادت
سرانجام روز سوم جمادی الثانی سال یازدهم هجریفرا رسید. فاطمه (علیها السلام) آب طلب نموده و بوسیله آن بدن مطهر خویش را شستشو دادو غسل نمود. سپس جامهای نو پوشید و در بستر خوابید و پارچهای سفید به روی خود کشید؛چیزی نگذشت که دخت پیامبر، بر اثر حوادث ناشی از هجوم به خانه ایشان، دنیا را ترک نمودهو به شهادت رسید؛ در حالیکه از عمر مبارکش بنا بر مشهور، سال بیشتر نمیگذشت و بنابر مشهور تنها 95 روز پس از رسول خدا در این دنیا زندگی نمود.
فاطمه (علیها السلام) در حالی از این دنیا سفر نمود که بنا بر گفته معتبرترینکتب در نزد اهل تسنن و همچنین برترین کتب شیعیان، از ابابکر و عمر خشمگین بود و دراواخر عمر هرگز با آنان سخن نگفت؛ و طبیعی است که دیگر حتی تأسف ابیبکر در هنگام مرگاز تعرض به خانه فاطمه (علیها السلام) سودی نخواهد بخشید.
تغسیل و تدفین
مردم مدینه پس از آگاهی از شهادت فاطمه (علیهاالسلام)، در اطراف خانه آن بزرگوار جمع گشتند و منتظر تشییع و تدفین فاطمه (علیها السلام)بودند؛ اما اعلام شد که تدفین فاطمه (علیها السلام) به تأخیر افتاده است. لذا مردمپراکنده شدند. هنگامی که شب فرا رسید و چشمان مردم به خواب رفت، امام علی (علیه السلام)بنا بر وصیت فاطمه (علیها السلام) و بدور از حضور افراد، به غسل بدن مطهر و رنج دیدههمسر خویش پرداخت و سپس او را کفن نمود. هنگامی که از غسل دادن او فارغ شد، به امامحسن و امام حسین (علیهما السلام) (در حالی که در زمان شهادت مادر هر دو کودک بودند.)امر فرمود: تا عدهای از صحابه راستین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را کهالبته مورد رضایت فاطمه (علیها السلام) بودند، خبر نمایند تا در مراسم تدفین آن بزرگوارشرکت کنند. (و اینان از 7 نفر نمیکردهاند). پس از حضور آنان، امیر مؤمنان برفاطمه (علیها السلام) نماز گزارد و سپس در میان حزن و اندوه کودکان خردسالش که مخفیانهدر فراق مادر جوان خویش گریه مینمودند، به تدفین فاطمه (علیها السلام) پرداخت. هنگامیکه تدفین فاطمه (علیها السلام) به پایان رسید، رو به سمت مزار رسول خدا (صلی الله علیهو آله و سلم) نمود و گفت:
"سلام بر تو ای رسول خدا، از جانب من و از دخترت؛آن دختری که بر تو و در کنار تو آرمیده است و در زمانی اندک به تو ملحق شده. ای رسولخدا، صبر و شکیباییام از فراق حبیبهات کم شده، خودداریم در فراق او از بین رفت.ما از خداییم و بسوی او باز میگردیم. به زودی دخترت، تو را خبر دهد که چه سان امتتفراهم گردیدند و بر او ستم ورزیدند. سرگذشت را از او بپرس و گزارش را از او بخواه کهدیری نگذشته و یاد تو فراموش نگشته."
امروزه پس از گذشت سالیان متمادی همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفی استو کسی از محل آن آگاه نیست. مسلمانان و بخصوص شیعیان در انتظار ظهور امام مهدی (عجلالله تعالی فرجه الشریف) بزرگترین منجی الهی و یازدهمین فرزند از نسل فاطمه (علیهاالسلام) در میان ائمه میباشند تا او مزار مخفی شده مادر خویش را بر جهانیان آشکارسازد و به ظلم و بی عدالتی در سراسر گیتی، پایان دهد.
میلاد صارمی نایینی
درباره این سایت